|
Tenth Engine Batch Of Ship Engineering وبلاگ گروه دهم مهندسی کشتی دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار
| ||
|
هنوز هم سردرگمم که اوج اسارت است یا اوج آزادی ؟؟ کسی می
گوید:اوج اسارت است،آیا دیگر چیزی واضح تر ازین امکان دارد ؟؟ نمیدانم چرا نیاز به
توضیح داری؟ کسی دیگر می گوید: آسمانی که باشی دیگر چه فرق می کند!؟ .... کشتی می
تازد ....صدای غرشی بر پهنه ی دریاها در گوش می پیچد.....کسی دیگر می گوید دریایی و
دریادل باش.......منگ هستم که بین این همه کسان به ندای کدام گوش کنم؟...موجی
سهمناک می غرد و پنجره اتاقم را ژاله باران می کند...اما کسی دیگر صدا و ندایی
متفاوت دارد: دریا و آسمان و زمین همه اویند پس او باش .......برقی در آسمان روشن
می شود و رعدش تصدیق می کند...خاموش می شوم و به سکوت فراگیری که با شبهای دیگر
متفاوت است عمیقا" گوش می سپارم....
شبی تاریک ! بیم موج و گردابی چنان هایل ، سوار بر کشتی سرنوشت در دریای بی کران به سوی ساحل امیدها ...... پريشان است امشب خاطر آب، چه راهي مي زند آن روح بي تاب ! شنیدم از بطن من آمد ندایی .... بگفتا هی فلانی، کو نوایی؟ لب دريا، شب از هنگامه لبريز، خروش موج ها: پرهيز ... پرهيز ... ، در آن توفان كه صد فرياد گم شد؛ چه بر مي آيد از واي شباويز ؟!
ای فغان! فریاد ! من نمی دانم چرا طاووس من این را نمی داند ؟ موضوعات مرتبط: مطالب جالب برچسبها: یاد شبهای دریا [ چهارشنبه دوم مرداد ۱۳۹۲ ] [ ۱:۱۴ ق.ظ ] [ فواد زال ]
|
| |
| [ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] | ||