قالب وبلاگ


Tenth Engine Batch Of Ship Engineering
وبلاگ گروه دهم مهندسی کشتی دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار 
نويسندگان

نیاز

- چرا بیدار شدی مامان؟ مگه نگفتم اگه دیر وقت از خواب بیدارشی آقا گرگه تو رو می خوره؟!

- آخه من تشنم مامان!

- بیا عزیزم آب بخور و فورا برو بخواب!

- اما من تنهایی خوابم نمی بره، عروسک هم برام نخریدی، من تنهایی می ترسم می خوام بیام پیش تو بخوابم.

- نه عزیزم امشب نمیشه برو بخواب فردا هرچی خواستی برات می خرم حتی عروسک!

- مگه دیشب نگفتی پول نداریم، از کجا میخوای برام عروسک بخری!

- تو به این چیزا کار نداشته باش برو بخواب.

- مامان بابایی از پیش خدا برگشته؟

- نه چطور مگه ؟ آخه من الان تو اتاق خوابت دیدمش!

- نه عزیزم من تنهام، بابات هم رفته پیش خدا هیچ وقت هم بر نمی گرده!

- برو بخواب این همه سوال نپرس عزیزم!

 

غلامحسن مرادی- 27 بهمن ماه 92- کشتی ایران فاضل

[ پنجشنبه یکم اسفند ۱۳۹۲ ] [ ۲:۲۶ ق.ظ ] [ غلامحسن مرادی ]

تقديم به خدمتگزاران ملت...

چيزي غمين تر از اين هم نيست!

   گريه هاي سارا كوچولو در گوشم مي پيچد...« مامان...مامان... بابايي برام كيك تولد نخريده...» اشك هاي سارا كوچولو پيشاني ام را خيس كرده. مقابل تير جلادها انتظار تكه تكه شدن را بكشي بهتر از اين است كه نتواني كوچكترين درخواست پاره تنت را برآورده كني.

   مردم همچون كرم در هم مي لولند، از اين مغازه خارج شده وبه مغازه اي ديگروارد مي شوندوخوشحال وسر مست از اينكه مي گذرد ...به هر قيمتي...!! از گوشه وكنار سروصدايي مي آيد، اما تلويزيون يكي از مغازه ها انگار نفسش از جايي گرم تر بلند مي شود: « ملت فهيم ما بايد خود را آماده اين حماسه ي سياسي كنند. عزيزان عنايت داشته باشند كه دشششمن در كمين نشسته تا فتنه اي ديگر راه بيندازد ومردم هميشه در صحنه بايد با بصيرت عمل كنند...»

   هق هق هاي سارا كوچولو بر وجدانم سنگيني مي كند، كمي جلوتر در سايه ي برجي چند ده طبقه كودكي نهيف ولاغربا لباسي مندرس و كثيف درحال جست وجو در سطل زباله است و ته مانده ساندويچي را كه  پيدا مي كند با حرص و ولع  تمام مي خورد،اين حس به من دست مي دهد كه چه قدر سارا كوچولوي من مرفه است... اگر چه پدرش در نيمه ماه قدرت خريد يك كيك تولد هم ندارد...

آري حس مرفه بودن سارا كوچولو براي من به يقين تبديل مي شود وچيزي غمين تر از اين هم نيست...!!

 

غلامحسن مرادي -30اردي بهشت ماه سال حماسه سياسي اقتصادي!!!


موضوعات مرتبط: مطالب جالب
[ سه شنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۲ ] [ ۱۱:۷ ق.ظ ] [ غلامحسن مرادی ]
آری از پشت کوه آمده ام...

 چه می دانستم این طرف کوه باید برای ثروت، حرام خورد ، برای عشق خیانت کرد برای اینکه خوب دیده شوی دیگری را بد نشان داد وبرای اینکه به عرش برسی باید دیگری را به فرش کشاند!

وقتی با تمام سادگی دلیلش را می پرسم، می گویند از پشت کوه آمده...

ترجیح می دهم به پشت کوه برگردم و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگ باشد تا این طرف کوه باشم وگرگ!!!

 

زنده یاد استاد همیشه معلم محمد بهمن بیگی

[ چهارشنبه هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ ] [ ۹:۲۶ ق.ظ ] [ غلامحسن مرادی ]
 

 

   عید نوروز را می توان جز معدود آیین های باستانی ایرانیان دانست که همچنان با پیکری خون آلود وخسته اما استوار در مقابل فرهنگ!!خانمان سوز اعراب ایستادگی کرده است ومردم همچنان در این ایام دانسته یا ندانسته به جنب وجوش و تغییر وتحول درست یا نادرست می پردازند هر چند که متاسفانه بیشتر  در این تغییر و تحولات شور دیده می شود تاشعور!

  هریک از ما اگر نتوانیم رفتارهای غلطی که در خون و رگ این ملت ریشه دوانده است تغییر دهیم دست کم می توانیم رفتارهای خودمان را درجهت درست وصحیح هدایت کنیم پس بیایید طوری عمل کنیم تا شایدبتوانیم در مقابل نسل های آینده روسفید باشیم نه همچو نسل های قبل که ما را به خاک سیاه نشاندند.... 

  ببخشید اگر گفته ها به تلخی گرایید اما باور داشته باشید تلخ، تلخ است وبا هیچ سکنجبینی نمی توان آن را شیرین کرد! به امید سالی توام با سکنجبین برای همه ایرانیان خصوصا هم گروهی های عزیزم...هرکجا که باشید شاد باشید

 

  اشاره ای کوتاه به فلسفه عید نوروز در ادامه مطلب...


ادامه مطلب
[ دوشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۳۹۱ ] [ ۷:۴۲ ب.ظ ] [ غلامحسن مرادی ]

 

بشنو از کشتی چون حکایت می کند

وز جدایی ها شکایت می کند

 

 

به دلیل مشکلات سیاسی، اجتماعی،اقتصادی،انتخابی ،انتزاعی والی ماشاا... حاكم در مملكت گل وبلبلمان بزرگان فوق الذکرچند ماهیست سریش شده اند ودست انداخته اند به دامان حقیرتا بروم و یک تو پری (چرخی =گشتی)در سطح جهان بزنم! ویک ریش نداشته ای گرو بگذارم(در صورت نیازازحاجی سهیل قرض بگیرم)و مشكلات را حل كنم!

اما حقیر به دلیل مشغله های فراوان ۳ماه پیش مشاور مارمولک، رفیق شفیق، کاتب کذاب،سرگروه باوقار،هم اتاقی مرموز،مدیرگمنام وخلاصه در یک کلام این عمرو عاص مکار فوادالدین زال را از طریق هامون رهسپار ولات کفر کردم تا رایزنی های معمول را انجام دهدوبند تمبان گرو بگذارد،تاشاید فرجی شود وژیلت هم یک روزی ارزان شود، اما انگار کار از بند تمبان گذاشته وخود عمروعاص را گرو گرفته اند ومن مانده ام و بوی پیرهن عمروعاص وهر روز باخودم چنین زمزمه  می کنم؛

 

عمرو باز آید به ایران غم مخور 

وبلاگ احزان شود روزی گلستان غم مخور

 

اما ظاهرا خبری از عمروی من نیست!می خواهم تمبان به تن کنم وعمروعاص عزیزم را در وادی غربت جست وجو کنم......

روز شنبه27آبان ماه در بندر بوشهر زادگاه عمرو عزیز سوار کشتی داور می شوم تا شاید باز بینیم دیدار آشنارا...

 

تا یافتن شمسم عمروعاص مکار حاج فوادالدین زال

یاحق


موضوعات مرتبط: اخبار گروه 10
[ سه شنبه بیست و سوم آبان ۱۳۹۱ ] [ ۱۲:۳ ب.ظ ] [ غلامحسن مرادی ]

 

چيف هاي كلفت گروه 10 پشت ميله هاي بازداشت!

 

آخرين آخبار رسيده از حسن رود حاكي از آن است كه :

 

چيف سبيل خان و

چيف لر امپراطور

 

به دليل جيم شدن ودور زدن قانون به مدت 24 ساعت بازداشت شده وديروز كه روز تعطيلي بود ممنوع الخروج شدند!!!

همچنين بعضي از شبكه هاي خبري معتبر جهان از جمله شايع نيوز ، اسبق نيوز ، نيكو نيوز و همچنين سي ان ان احتمال دادند كه اين افراد تجديد دوره آموزشي سربازي شوند !

شايان ذكر است كه همين شبكه ها اعلام كرده اند كه برادر انگليس به دنبال گرفتن عفو رهبري براي اين دو چيف معتبر خصوصا سبيل خان كبير در صورت تجديد دوره شدن است!!!


موضوعات مرتبط: اخبار گروه 10
[ شنبه بیست و هفتم خرداد ۱۳۹۱ ] [ ۱۰:۵ ق.ظ ] [ غلامحسن مرادی ]

کسی که طعم زبان عسل نمی فهمد                 
                  تو هرچه هم که بخوانی غزل نمی فهمد

حکایت نرود میخ آهنین در سنگ                      
                    نگو به سنگ که ضرب المثل نمی فهمد

کسی که صنعت شبیح را نمی داند                 
                           رکوع ماه و طواف زحل نمی فهمد

میان آینه و آب و شانه و گیسو                       
                       لطیفه ایست که آنرا کچل نمی فهمد

حدیث شعر به پایان نمی رسد ،‌اما                 
                        هزار حیف که این را اجل نمی فهمد

[ چهارشنبه بیست و چهارم خرداد ۱۳۹۱ ] [ ۱:۸ ق.ظ ] [ غلامحسن مرادی ]

در ثنای سهیلک

 

ای سهیلک ای ملیجک دوست داشتنی...

ای کسی که کلاغانه چشم می بندد ودهان می گشاید...

شایسته می بینم چند نکته یاد آور شوم تا همگان بدانند....

ابتدا در مورد خواجه سلمان

سلمان کیست؟

سلمان انسانی به مراتب صداقت پیشه وپاک است که هنوز به لطف نیت پاکش به رذایل وخصایص پلیدی که آغغغایون بدان دچارند آلوده نشده است... این بنده خدا که به نیت خدمت به مردم واسلام عطای دانشگاه معتبری همچون شریف را به لقایش بخشید، راهی پاسگاه دریانوردی و شهر دور افتاده ی چابهار شد و در این شهر با قلبی آکنده از مهر مشغول خدمت به بندگان خدا شد...

او که تنها خدمت به مردم آن ناحیه ارضاش نمی کرد، طی یک سفر دریایی وبا به جان خریدن خطرات سفر دریایی همچو دزدان دریایی وفرو رفتن دست در گچ و... راهی کشورهای مختلفی شد تا علاوه بر خدمت به خلق جهان، دینش را هم به اسلام ادا کرده باشد و بذر مهرو محبت اسلام را به طور اساسی در جای جای این کره ی خاکی بکارد و همگان دیدند که کاشت وآنچنان موج بیداری اسلامی را به راه انداخت...

دوستان آورده اند که این فرد زحمتکش ومتعهد در بلاد سن پطرزبورگ شبانه بین بینوایان آن بلاد آنقدر طعام پخش می کرد که آخرشب در آن هوای سرد طوری عرق می نمود که آب بدنش از حد طبیعی کاهش می یافت و دچار تشنج می شد!!

ای حج سهیلک قبلا هم به شما تذکر داد ه ام آیا تهمت زدن به برادران ساده دل وخدوم اسلام ومسلمین درست است؟شما را که نتوانستم به راه راست هدایت کنم...زین پس باید سعی کنم راه راست را به سویت هدایت کنم یا اینکه راه کج را برایت راست کنم!

اما اصحاب ....

آن چنان کلمه اصحاب را به زبان رانده ای که گویی دربار آغا(آغامحمدخان) ست! تمام اصحاب تو خلاصه می شدند در یک مشت اجنبی جیره خوار که به صورت غصبی در خوابگاه پلاس شده بودند!

و این شیخ ثانی که نزاکت از ریختش همراه با رعدو برق وکمی وزش باد می بارد تنها هنرش زدن عاروق است! وبرگزاری مراسم به دور ازادب عاروق زدن پس از میگساری بزرگترین تفریح تو ابلیس نادان وآن شیخ ثانی ست!!! ای سهیلک بترس از روزی که عوام فریبی ها وریا کاری های تو رو شود!!

و اما از تهمت های که به این حقیر روا داشتی می گذرم... چون برخلاف تو یقیین دارم که خدایی هم هست!

 

... یاحق ...

 


موضوعات مرتبط: مطالب جالب
[ دوشنبه بیست و دوم خرداد ۱۳۹۱ ] [ ۱:۵۰ ب.ظ ] [ غلامحسن مرادی ]

تقدیم به همسران صبور وبردبار دریانوردان

خیال زیبای من

چه شاعرانه خیالم را در آغوش موج های دريا می سپارم

و چه زيبا در کنار تو،دريا و آتش

نگاهم را با افق های دور یکی میکنم

هوای گرگ و میش و مرموز

و صدای تپش دريا

برای در کناربا هم بودن

چه زيبا تر میشود خیال زيبای مرجان

وقتی دريا احساسش میکند

چه زيبا تر میشود افق های رسیده به آسمان

وقتی خورشید افق ها را گرم میکند

وچقدر سکوت تلخ انسان ها در کنار ساحل عشق پرمعنی میشود

وتو چقدر سرد

از کنار احساس من رد خواهی شد

از کنار، من ،دريا، آتش

و من با نگاهی بی رمق وبغضی فشرده

شاهد دور شدن قدمهای تو

ازخیال زیبایم میشوم...

 

(این پست به پیشنهاد یک دوست گذاشته شده!)

 


موضوعات مرتبط: مطالب جالب
[ شنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۱ ] [ ۱۰:۲۹ ب.ظ ] [ غلامحسن مرادی ]

گچ سفید فشنگم تخته سیاه تفنگم!!

در روزگاری نه چندان دور مردی از ایلی بزرگ به پا خواست تا تفنگ برنو به یاد گار مانده از واسموس آلمانی را از فرزندان ایل بستاند وتفنگی خودکاربنام قلم را به آنان ارزانی دارد .آری او دانست برای رهایی از جور وظلم واستبداد باید ابتدا به سراغ قلم رفت. اودریافت قلم رمز رهایی از تاریکی هاست ،قلم نور می بارد وچشمها رامی گشاید  تا هم دوست را بیند وهم دشمن را .
او با چادرهای سفید به سراغ چادرهای سیاه رفت تا تاریکی را از ایلات بزداید .
او کچ به دست، به سراغ فرزندان ایل رفت تا بگوید تخته سیاه تفنگ است وکچ سفید فشنگ .
اوبذردانش را از سرزمین خشک جنوب تاسرزمین سبز مغان واز سرزمین بلوچ تا سرزمین کرد وترک ولرپاشید تا نامش برای همیشه از انتهای زاگرس تا ابتدای البرزواز انتهای البرز تا تفتان سوخته به یادگار بماند .تا آنجا پیش رفت که دربازدید بانوی اول وقت کشور از دبیرستان عشایری شیرازکه آنوقت ها "چهل نفری" نام داشت با دیدن قبولی فرزندان ایلات در رشته های  برتر دانشگاههای کشوررو به محمد خان بهمن بیگی می کند ومی گوید با مهندس ودکتر شدن فرزندان عشایر،چه کسی باید توبره ببافد ؟
مدیرکل افسانه ای در پاسخ به فرح می گوید یک عمر ما توبره بافتیم زینت بخش خا نه های شما شد وحالا نوبت شماست تا توبره ببافید و زینت بخش خانه های ما شود!!!

 

با کلیک بر روی خطوط سبز به ادامه مطلب بروید


ادامه مطلب
[ چهارشنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۱ ] [ ۴:۳۱ ب.ظ ] [ غلامحسن مرادی ]

جلو قانون

نویسنده: فرانتس کافکا

برگردان: صادق هدایت

                                 

                                    

جلو قانون، پاسبانی دم در قدبرافراشته بود. یک‌مردِ دهاتی آمد و خواست که وارد قانون بشود؛ ولی پاسبان گفت که عجالتاً نمی‌تواند بگذارد که او داخل شود. آن‌مرد به‌فکر فرورفت و پرسید: آیا ممکن است که بعد داخل شود. پاسبان گفت: «ممکن است؛ اما نه حالا.» پاسبان از جلو در که همیشه چهارطاق باز بود رد شد، و آن مرد خم شد تا درون آنجا را ببیند. پاسبان ملتفت شد، خندید و گفت: .....

 

با کلیک بر رود خطوط سبز به ادامه مطلب بروید!

 


موضوعات مرتبط: مطالب جالب
ادامه مطلب
[ چهارشنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۱ ] [ ۱:۲۵ ق.ظ ] [ غلامحسن مرادی ]

« پشت چراغ قرمز،پسرکی با چشمانی معصوم و دستانی کوچک گفت: چسب زخم نمی خواهید؟ پنج تا صدتا تومن....

آهی کشیدم و با خود گفتم: تمام چسب هایت را که بخرم، نه زخم های من خوب می شود، نه زخم های تو!»

                                                                                             - زنده یاد حسین پناهی-

 

 

میثم حسین پور گفت : ما دریانوردا خیلی بدبختیم!!

چونکه همواره در حال خداحافظی از عزیزانمان هستیم!

  

 هنوز نمی دانم تاوان کدام کارم را پس می دهم که باید خداحافظی اکثر بچه های گروه 10 را ببینم! تلخ ترین لحظات بودن در چابهار را سپری می کنم! سپری نه در حال خفه شدن در گرداب خداحافظی ها هستم!هرگز فکر نمی کردم چابهار را این همه تلخ تمام کنم اما...............

بچه هایی که ترم بعد چابهار هستند! امیدوارم که صبورباشند، پیشانی تک تکشان را می بوسم!!

وبرای همه ی آن هایی که رفتند آرزو می کنم که همواره لبخند بر لبشان باشد......

 

[ شنبه هشتم بهمن ۱۳۹۰ ] [ ۱۱:۲ ب.ظ ] [ غلامحسن مرادی ]
 

     قضاوت با شماست!

 

     

 


موضوعات مرتبط: مطالب جالب
[ پنجشنبه پانزدهم دی ۱۳۹۰ ] [ ۳:۱۲ ق.ظ ] [ غلامحسن مرادی ]

فیلم راه آبی ابریشم هفته سوم اکران را تجربه می کند و پایگاه اینترنتی این فیلم نیز چندی قبل راه اندازی شد.
راه آبی ابریشم با استفاده از جلوه های ویژه میدانی و جلوه های ویژه رایانه ای تصویری تاثیرگذار از سفر یک ناخدا ایرانی در قرن چهارم هجری را به تصویر می کشد.
این فیلم که از محصولات بنیاد سینمایی فارابی به شمار می رود و توسط حسن بشکوفه تهیه شده در گروه سینمایی آفریقای تهران به نمایش درمی آید.

بهرام رادان، داریوش ارجمند، عزت الله انتظامی، رضا کیانیان، پگاه آهنگرانی، پیام دهکردی، مهدی میامی، محسن حسینی، فرشید صمدی‌پور، هوشنگ قوانلو، محمدعلی قویدل، حمیدرضا میلاد، جمعی از بازیگران چین و تایلند بازیگران این پروژه تاریخی هستند.

 

مابقی در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: مطالب جالب
ادامه مطلب
[ چهارشنبه چهاردهم دی ۱۳۹۰ ] [ ۳:۵۰ ق.ظ ] [ غلامحسن مرادی ]

باکمی تامل بخوانید...........

 

وصیت نامه حسیـن پنـاهی

 

قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم.

بعد از مرگم، انگشتهای مرا به رایگان در اختیار اداره انگشتنگاری قرار دهید.

به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم!

ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک کاری کنند.

عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب اکیدا ممنوع است.

بر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی، گورستان را تماشا کنم.

کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد!

مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند.

روی تابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست.

دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال کنند. در چمنزار خاکم کنید!

کسانی که زیر تابوت مرا میگیرند، باید هم قد باشند.

شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهید.

گواهینامه رانندگیم را به یک آدم مستحق بدهید، ثواب دارد.

در مجلس ختم من گاز اشکآور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند.

از اینکه نمیتوانم در مجلس ختم خودم حضوریابم قبلا پوزش می طلبم.

 

..............یادش گرامی باد...............



موضوعات مرتبط: مطالب جالب
[ چهارشنبه بیست و سوم آذر ۱۳۹۰ ] [ ۲:۴۲ ق.ظ ] [ غلامحسن مرادی ]

تقدیم به تمام خران عالم!!

 هر چه دارى باز مال اين و آن بهترتر است 

مرغ همسايه ز غاز خانه‏مان بهترتر است 

 گفت: زن‏ها را چگونه مى‏پسندى ؟ گفتمش:

خوشگل و پولدار، اما بى‏زبان بهترتر است

 گفت: بين دختر شيرازى و رشتى كدام ؟

گفتمش: هر دو ، ولى مازندران بهترتر است

 در امان از زخمِ چشمِ مردمان تنگ چشم

از گالانت و بنز، ماشين ژيان بهترتر است 

 درد بى‏درمان ما را آب درمانى دواست

ليك آب ديده از آب روان بهترتر است

 گفتم: اى حاجى گوارا پول كم، اما حلال

گفت: نه ! پول حرام اما كلان بهترتر است 

 داشت ويلاى دو صد هكتارى و مى‏گفت باز

خانه‏ى بهمان و ويلاى فلان بهترتر است

 گشتم احزاب و فِرَق را در جهان و عاقبت

ديدم از هر فرقه‏اى حزب خران بهترتر است

 گرچه با پارتى ره صدساله را يكشب روى

ليكن از بهر ترّقى نردبان بهترتر است

 در خراب آباد بى‏قانونى و هردمبيلى

دوستى با جمع دزد از پاسبان بهترتر است

 تا كه خنجر مى‏زنند از پشت ياران شفيق

اعتماد و يكدلى با ناكسان بهترتر است

 گوسفندى زير چاقوى شبانى گريه كرد

گفت: گرگ تيز دندان از شبان بهترتر است

 روز روشن جان و مال و آبرو را مى‏برند 

از چنين قومى ، گروه طالبان بهترتر است 

 عالمان بى‏عمل را گو كه صد بار از شما

بى‏سواد هالوى هيچى ندان بهترتر است

سیدمحمدرضا عالی پیام


موضوعات مرتبط: مطالب جالب
[ جمعه هجدهم آذر ۱۳۹۰ ] [ ۵:۳۳ ب.ظ ] [ غلامحسن مرادی ]

·     شما سال هاست که خود را نماینده ی خدا،وارث وجانشین اومعرفی می کنید!واحتمالا دیری نخواهد پایید که بگویید:وعده ی خدا محقق شده و ارث خدا، زمین(و هر آنچه در آن است)وجانشینی اوبه ما رسیده!!!!! وبی شک الان هم در همین توهم هستید که درنامه هایتان مرگ را به این وآن بذل وبخشش می کنید!لازم به تذکر است که مرگ فقط در دست مقام ازلی حضرت حق است وشما بندگان متوهم، متشرع وحقیر همان به که گلیم خود را ازآب بکشید!و البته ما در نامه خود نه به کسی فحاشی می کنیم ونه مرگ را به کسی حواله می کنیم،چرا که این گستاخی ها جز در مرام ومسلک شما نیست!!پس،

درود وسلام به برادران ریشو،حاج سهیل

 

ومشاورگمراه شده اش سعید السلطان

؛

     نمی دانم شما را چه باید خطاب کرد؟؟دبیر پروازی! دبیر زیر خاکی!دبیر روی آبی!یا دبیر زیرآبی!!!!!!مابه شما علاقه مندیم...نکنید این کارها را...نزنید این حرفها را...!دست گذاشتن بر روی نقطه ضعف خود چرا؟!

    ما یکسال پیش به اسرار اکثریت98درصدی کانونی های نخبه پرور فرهنگی-ادبی به عنوان دبیر کانون ادبی انتخاب شدیم ودر مدت کوتاه(87روز) امادرخشان(به اعتقاد اکثر کارشناسان)کانون به گل نشسته ی اهل قلم را برپهنه ی وسیع اقیانوس ادبیات وفرهنگ به حرکت درآوردیم(مراجعه شود به کتاب منجیان ادبیات تالیف حسین قلی پور) وتا آخرین روز مسئولیتم صادقانه وشرافتمندانه درخدمت والبته پاسخگوی کانونی ها ودانشجویان بودم.

واما شما برادر حاج سهیل!! که به معنای واقعی کلمه سهیل شده اید!!!!!شما چه طور در اواخر ترم پیش به مدت یک سال به دبیری انجمن مستقققللل!!!!!! اسلامی گماشته شدید!!؟!؟!؟!؟!؟ (حالا چگونه؟؟... بماند!!) که حالا با شیوخ عرب مشغول مراوده وخوش گذرانی هستید؟؟؟؟؟شما چگونه دبیری هستید که حداقل شش ماه دفتر کار انجمنتان را نخواهی دید؟؟؟(شاید این تعریف جدیدی از مدیریت، در راستای طرح مدیریت جهانی باشد!!!!!!!)سؤ استفاده از موقعیت تا به کی؟ریا تا به کی؟وعده ی دروغین تا به کی؟توهم تا به کی؟گستاخی تا به کی؟تهمت وافترا به برادران خادم و متعهد تا به کیییییییییی؟؟؟؟؟؟؟

با این اوصاف باز هم ما بر خلاف شما که لعن ونفرین ورد زبانتان هست!!ما برای همه ی نوع بشر حتی دشمنان وخصوصا دوست عزیزم که ظاهرا(چرا که به حرف های عوام فریبان اطمینانی نیست وتا خود ظل السلطان سعید نگوید چیزی باور نمی کنم!!) کمال همنشین در او اثرکرده، آرزوی هدایت به راه راست وخوشبختی داریم.

 

 

والسلام علیکم ورحمت ا...وبرکاته

حضرت ظل السلطان همایونی مهندس غلامحسن مرادی عبدالیوسفی سروستانی

 


موضوعات مرتبط: مطالب جالب
[ سه شنبه دهم آبان ۱۳۹۰ ] [ ۱۱:۱۳ ب.ظ ] [ غلامحسن مرادی ]

گزیده منشور حقوق بشر کوروش بزگ

منم کـوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابِـل، شاه سومر و اَکَد، شاه چهار گوشه جهان. پسر کمبوجیه، شاه بزرگ … نوه کورش، شاه بزرگ … نبیره چیش‌پیش، شاه بزرگ …

آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه مردم گام‌های مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابِـل بر تخت شهریاری نشستم. مردوک خدای بزرگ دل‌های پاک مردم بابـل را متوجه من کرد … زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.

ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. وضع داخلی بابل و جایگاه‌های مقدسش قلب مرا تکان داد … من برای صلح کوشیدم.

من برده‌داری را بر‌انداختم، به بدبختی آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند.

مَـردوک خدای بزرگ از کردار من خشنود شد … او برکت و مهربانی‌اش را ارزانی داشت. ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم …

من همه شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم. فرمان دادم تمام نیایشگاه‌هایی که بسته شده بودند را بگشایند. همه خدایان این نیایشگاه‌ها را به جاهای خود بازگرداندم.

همه مردمانی که پراکنده و آواره شده بودند را به جایگاه‌های خود برگرداندم و خانه‌های ویران آنان را آباد کردم. همه مردم را به همبستگی فرا خواندم. همچنین پیکره خدایان سومر و اَکَـد را که نَـبونید بدون واهمه از خدای بزرگ به بابل آورده بود، به خشنودی مَردوک خدای بزرگ و به شادی و خرمی به نیایشگاه‌های خودشان بازگرداندم. بشود که دل‌ها شاد گردد.

بشود، خدایانی که آنان را به جایگاه‌های مقدس نخستین‌شان بازگرداندم، هر روز در پیشگاه خدای بزرگ برایم زندگانی بلند خواستار باشند. بشود که سخنان پر برکت و نیکخواهانه برایم بیابند. بشود که آنان به خدای من مَردوک بگویند: ‘‘ به کورش شاه، پادشاهی که ترا گرامی می‌دارد و پسرش کمبوجیه، جایگاهی در سرای سپند ارزانی دار.’’

من برای همه مردم جامعه‌ای آرام فراهم ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم.


موضوعات مرتبط: مطالب جالب
[ شنبه هفتم آبان ۱۳۹۰ ] [ ۱۰:۴۷ ب.ظ ] [ غلامحسن مرادی ]

دوست و هم گروهی عزیز ، محمود افراشته

درگذشت ناگهانی پدر بزرگوارتان را تسلیت عرض می نماییم.

ما را در غم خود شریک بدانید.

 

[ شنبه هفتم آبان ۱۳۹۰ ] [ ۶:۴۴ ق.ظ ] [ غلامحسن مرادی ]

تابناک: موسسه انگلیسی timeshighereducation رتبه بندی دانشگاه ها را در سال ۲۰۱۲- ۲۰۱۱اعلام کرد که بر این اساس دانشگاه «صنعتی شریف» تنها دانشگاه ایرانی است که در رده بندی دانشگاه های جهان در بین ۴۰۰ دانشگاه برتر جهان قرار گرفت و در بین دانشگاه های قاره آسیا هم در زمره ۴۰ دانشگاه برتر قرار گرفت .

بر اساس اطلاعیه این موسسه ، ۱۳ شاخص اصلی برای این رتبه بندی در نظر گرفته شده است که این ۱۳ شاخص در نهایت در یک مجموعه کلی پنجگانه تقسیم بندی شده و در نهایت بر اساس هر امتیازی که این دانشگاه ها در هریک از این ۵ شاخص کلی به دست آورده اند ، دسته بندی شده اند .

بر اساس این گزارش در رتبه بندی این موسسه، «شیوه آموزش از لحاظ کارایی و به روز بودن» ۳۰ امتیاز، «توجه به تحقیقات و تولید علم »۳۰ امتیاز ، «مورد استفاده قرار گرفتن و استناد به یافته های دانشگاه در جهان یا همان نفوذ عملی جهانی» ۳۰ امتیاز، «ابداع و نوآوری و استفاده از تحقیقات دانشگاه ها در صنعت» ۲و نیم امتیاز و «اعتبار بین المللی دانشگاه از نظر داشتن اساتید و دانشجویان» هم ۷ و نیم امتیاز داشته است .

نکته جالب در این نظر سنجی فاصله زیاد دانشگاه های شرق آسیا با دانشگاه های غرب این قاره به ویژه با دانشگاه های خاورمیانه است و در میان کشور های اسلامی در قاره آسیا نیز فقط نام دانشگاه های ایران و ترکیه دیده می شود.

لازم به ذکر است که رتبه بندی بین المللی دانشگاه های جهان این موسسه انگلیسی ، توسط نشریه انگلیسی «تی اچ ای» و با همکاری «تامسون ریترز» منتشر می گردد.

 

 

به نظر شما دانشگاه ما در کجای این رده بندی قرار میگیرد؟

[ جمعه بیست و نهم مهر ۱۳۹۰ ] [ ۵:۵۴ ب.ظ ] [ غلامحسن مرادی ]

دو  شعر از استاد بهار  :

این   دود سیه  فام که از بام وطن خاست

وین شعله سوزان که برآمد زچپ وراست

جان گر به لب   ما رسد ،از غیر  ننالیم

ازخویش بنالیم که جان سخن اینجاست

گوییم که بیدار شدیم،این چه خیال است

بیداری طفلی است  که محتاج به   لالا ست!

از شیمی وجغرافی وتاریخ به دوریم

وز«قال»و«ان قلت»به هر مدرسه غوغاست

*****

 

فتنه ها        آشکار   می بینم

دست ها              را        به             کار                  می بینم

حقه بازان          ماجراجو     را

بر   خر   خود   سوار     می بینم

بهر تسخیر   خشک   مغزی   چند

نطق ها       آبدار     می بینم

جای     احرار    در     ته      زندان

یا     به        بالای    دار   می بینم

لوطیان   را      ز کهنه      جاسوسان

روز    و  شب   گرم    کار    می بینم

سفها    را     به      کارهای      بزرگ

شاغل     و    برقرار     می بینم

خیل     بی عرضگان       جاهل را

صاحب کار      و     بار   می بینم

ملتی        که     شد      فرامشکار

عاقبت         اشکبار    می بینم

 

[ چهارشنبه سیزدهم مهر ۱۳۹۰ ] [ ۳:۱۹ ب.ظ ] [ غلامحسن مرادی ]

سیاحت نومه!!

اخیرا باخبر شدیم آقای اسبق به همراه یک هیئت بلند پایه سیاسی،فرهنگی ،سیاحتی،.... چرخی متشکل ازکاتب الدوله سخنگوی گروه، اندامه الدوله ریاست محترم سازمان البته محترم تر بادی بیلدینگ گروه واعتیادالملک ریاست محترم سازمان تیک نیکی NAگروه، چند سفر مردمی ازغرب کشور داشته اند لازم به ذکر است که علت دیر اعلام شدن این خبریک سری مسائل امنیتی بود،هم چنین این هیئت پایه بلند خواستند ریا نشود!!

آقای اسبق با هیئت متنوع الحال همراه از نزدیک بامردم دیدار کردند و مخلصانه!! پای درد دل آن ها نشستند!!

این هیئت از استان های همدان،کردستان،کرمانشاه،زنجان والبته قزویننننن دیدن کردند!!

این حقیرسعادتی نصیبم شد وتوانستم  گفت وگویی تلفنی با کاتب الدوله سخنگوی این هیئت داشته باشم!وی در این گفت وشنود نتایج این سفر را شدیدا مثبت ارزیابی کرد وبا قاطعیت اعلام کرد که گروه رادیکال 100در امتحانات شایستگی قهرمان جام جهانی می شود!!!

کاتب الدوله پس ازتوصیف وتعریف مفصلی که از این استان ها داشت،به قزوین که رسید زبانش بند آمد و فرمود: ازخوبی های آن ها هرچه بگویم کم گفته ام،"شب بود که به آنجا رسیدیم...........................بگذریم، خدا اجرشان دهد!!!!!!!!!!!!!!

در پایان ماهم به نوبه ی خود از این هیئت علاف کمال تشکروسپاس گزاری داریم! وانشاا...که خدا اجرشان دهد!!!!

[ چهارشنبه پنجم مرداد ۱۳۹۰ ] [ ۸:۵۴ ب.ظ ] [ غلامحسن مرادی ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

این وبلاگ توسط تمامی بچه های گروه 10 مهندسی مکانیک کشتی دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار اداره می شود و خاطرات این گروه باحال در آن ثبت می شود.


گروه ۱۰ نود دریادل مست                                  
تمام بچه ها یک دل و یک دست

گروه 10نود مرد دلاور                                    
همیشه شاد و شنگول-می تو ساغر

گروه ۱۰ هوادار  صداقت                                  
همه دریادل و اهل رفاقت

گروه ۱۰ نماد سربلندی                                     
مگه میشه به engine دل نبندی

گروه ۱۰ هزاران راز داره                                
همیشه عیش و نوش و ساز داره

گروه ۱۰ کلاسش ملتو  کشت                              
قشنگه اتحادش مثل یک مشت

گروه ۱۰ همیشه یکه تازه                                   
در  صلح و رفاقت بازه بازه

گروه ۱۰ تمنای  غروره                                     
سر  کل کل یه راهه بی عبوره

بروی صفحه ی تاریخ نوشته                               
گروه ۱۰ رییس خوابگاه هشته

یا حتی روی بال صد فرشته                                 
مرام و معرفت هاشون نوشته

نحوه ورود کاربران و نویسندگان به وبلاگ
سایت بلاگفا را بیاورید.www.blogfa.com
در صفحه نخست و یا در صفحه ورود به بخش مدیریت وبلاگ گزینه "ورود به وبلاگهای گروهی" را انتخاب کنید.در مرحله بعدنام وبلاگ(engine10)، نام کاربری خود و کلمه عبور را وارد کنید.
در مرحله بعد برای افزودن مطلب گزینه ی "پست مطلب جدید "را کلیک کنید ومطلب خود را در کادر مربوطه بنویسیدو در پایان گزینه "افزودن"را کلیک کنید.
در صورت نیاز میتوانید در صفحه اول بلاگفا از راهنمای بلاگفا هم کمک بگیرید.
          

امکانات سایت

   آی پی رایانه شما :